سفر و ضرورت آن از دیدگاه دکتر بهرامی

سفر و ضرورت آن

سفر برای سیستم روانی ما ضروری است. وقتی انسان درگیر زندگی روزمره می شود و در چالش روزمرگی گرفتار می آید ، انرژی زیادی صرف می کند تا این انرژی شارژ شده و بتوان به زندگی ادامه داد.شرایط زندگی امروز،ما را دچار افت انرژی می کند ولی سفر شرایط انرژی ما را فراهم می سازد. استراحت و تنوع یعنی شارژ انرژی روانی ما برای کارهای روزمره و بالا بردن توانم

 

هدف از سفر به کشور های مختلف( چشم و هم چشمی یا نیاز)

نفس سفر رفتن مهم است نه جای آن، همانطور که ما باید فعالیت های روزانه خود را متوقف کنیم تا استراحت کنیم و تنوع داشته باشم سفر هم همین کار را میکند. جا مهم نیست مگر این که بخواهیم با فرهنگ و تمدن های دیگر آشنا شویم تا به رشدمان کمک شود و باید پیش بیاید نه این که به زور ایجادش کنیم. البته تعداد سفر هم به فعالیت آدم ها بستگی دارد ، بعضی ها هر 6 ماه نیاز به سفر دارند و بعضی ها خیلی زود تر. به کار وروحیه آدم ها نیز بستگی دارد که کی احتیاج به این شارژ دارند. 

افراد فراری و بی میل به سفر 

اینها نمی خواهند چهاردیواری هایشان را رها کنند.کسانی که زمینه اظطرابی دارند و زندگی را سخت می گیرند با تغییر مشکل دارند و به سختی دست به مسافرت می زنند.آنها با تغییرات در روند منظم زندگی آشفته می شوند و چون نمی توانند امکانات روزمره را درسفر داشته باشند اصولا" با سفر میانه خوبی ندارند. 

سفر رفتن به هر قیمتی حتی با قرض

اصولا" کسی که با سفر مشکل دارد سفر را سخت می گیرد و هزینه را بهانه کرده و مخالفت می کند. در حالی که سفر برای کسب انرژی و آزادی از اسارت های اجتماعی است و باید آسان گرفته شود. حتما"نباید فرانسه و رم باشد.سفر به شهری نزدیک حتی با یک چادر مسافرتی می تواند به راحتی روان ما را شارژ کند. کافی است در سفر توقف ذهنی داشته باشیم و استرس ها آزاد شود.شیراز هم می تواند این کیفیت را به ما بدهد و چه بسا همین لواسان. هستند کسانی که با چادر مسافرتی تمام ایران را گشته اند و از کسانی که که سفر های خارجی می روند بیشتر شارژ شده اند.

تاثیرات سفر در تغییرات خلقی و اجتماعی

کسانی هستند که با تغییر مشکل دارند و یک بعدی هستند. اینها مسیر زندگی روزمره را دوست دارند، جامعه گریزند و با جاده، هواپیما و قطار اظطرابشان تقویت می شود. اما کسانی که همیشه در سفرند آدم های هیجانی هستند چرا که وقتی درگیر مسایل روزمره می شوند افسرده شده و افت انرژی و عملکرد دارند. روحیه شان آن ها را به سمت سفر هدایت می کند و این میل را سیراب می کند. اینها هیجان طلبی زیادی دارند. اما یک سری آدم های وابسته و اظطرابی هستند مثل زن هایی که نیاز دارند بیشتر کنار همسرشان باشند اما شوهر مدام مشغول کار است .پس مدام سفر تدارک می بینند تا تمام وقت همسرشان را درکنارشان داشته باشند. این گونه میل و وابستگی خود را پاسخ می دهند. زن وابسته مدام به به شوهرش می گوید که مرا سفر نمی بری و غر می زند،در صورتی که تازه از سفر آمده و این مساله ایجاد مشکل می کند. یا کسانی که دچار چشم و همچشمی شده و هزینه های زیادی برای سفر متحمل می شوند تا در محافل چیزی از دیگران کم نداشته باشند.اینه اصلا" شارژ نمی شوند بلکه بیشتر کلافه می شوند و فکر می کنند که عقب هستند. اما کسانی که انعطاف خوبی دارند با سفر مشکلی ندارند و هر جا باشد می روند و خوش سفرند و بودجه و وقت را در نظر دارند.حتی گاه سفر های یک روزه می تواند از سفرهای طولانی کیفیت بهتری داشته باشد.

خانواده هایی هستند که مایل به سفرند اما به قدری روابط ضعیف و بد است که در سفر بیشتر با هم درگیر می شوند و دعوا می کنند. در این صورت خانواده تمایلی به سفر نخواهند داشت چون اعضا روابط عاطفی خوبی ندارند و از سفر فراری اند. در این مواقع سرپرست خانواده پول و کار را بهانه می کند چون می بیند وقتی به سفر می روند با حال بدتری برمیگردند و دچار افت انرژی هم شده اند.

تاثیرات سفر در تغییرات خلقی و اجتماعی

کسانی هستند که با تغییر مشکل دارند و یک بعدی هستند. اینها مسیر زندگی روزمره را دوست دارند، جامعه گریزند و با جاده، هواپیما و قطار اظطرابشان تقویت می شود. اما کسانی که همیشه در سفرند آدم های هیجانی هستند چرا که وقتی درگیر مسایل روزمره می شوند افسرده شده و افت انرژی و عملکرد دارند. روحیه شان آن ها را به سمت سفر هدایت می کند و این میل را سیراب می کند. اینها هیجان طلبی زیادی دارند. اما یک سری آدم های وابسته و اظطرابی هستند مثل زن هایی که نیاز دارند بیشتر کنار همسرشان باشند اما شوهر مدام مشغول کار است .پس مدام سفر تدارک می بینند تا تمام وقت همسرشان را درکنارشان داشته باشند. این گونه میل و وابستگی خود را پاسخ می دهند. زن وابسته مدام به به شوهرش می گوید که مرا سفر نمی بری و غر می زند،در صورتی که تازه از سفر آمده و این مساله ایجاد مشکل می کند. یا کسانی که دچار چشم و همچشمی شده و هزینه های زیادی برای سفر متحمل می شوند تا در محافل چیزی از دیگران کم نداشته باشند.اینه اصلا" شارژ نمی شوند بلکه بیشتر کلافه می شوند و فکر می کنند که عقب هستند. اما کسانی که انعطاف خوبی دارند با سفر مشکلی ندارند و هر جا باشد می روند و خوش سفرند و بودجه و وقت را در نظر دارند.حتی گاه سفر های یک روزه می تواند از سفرهای طولانی کیفیت بهتری داشته باشد.

خانواده هایی هستند که مایل به سفرند اما به قدری روابط ضعیف و بد است که در سفر بیشتر با هم درگیر می شوند و دعوا می کنند. در این صورت خانواده تمایلی به سفر نخواهند داشت چون اعضا روابط عاطفی خوبی ندارند و از سفر فراری اند. در این مواقع سرپرست خانواده پول و کار را بهانه می کند چون می بیند وقتی به سفر می روند با حال بدتری برمیگردند و دچار افت انرژی هم شده اند.

سفر برای مشکل پسندان

برای کسانی که شخصیت وسواسی دارند و روی خط مستقیم زندگی حرکت می کنند سفر شکل یک بیماری و تابو می شود چون آن ها را از خط مستقیم زندگی خارج می کند و ذهنشان را به هم می ریزد. سفر در اصل برای بهبود روابط زناشویی استفاده می شود.برای درمان افسردگی نیز بسیار توصیه می شود. در پایان می توانم بگویم سفر به عنوان شارژ انرژی روانی ما ضروری است.همان طور که موبایل خودمان را باید شارژ کنیم باید انرژی خود را هم شارژ کنیم که این کار کیفیت عملکرد ما را بالا می برد.

توصیه من این است که سفر را آسان بگیریم.هر چه ساده تر لذتش هم بیشتر است.باید به سفر با برنامه ریزی و در جهت احیای روابط عاطفی نگاه کرد تا عملکرد مثبت و خوبی داشته باشد. تغذیه خوب،استراحت خوب و رابطه خوب به بهبود روابط عاطفی ما کمک می کند.

زمان انتشار: سه شنبه 06 اسفند 1392 (10 سال قبل)
تعداد بازدید: ۶۰۷۵